رکود بی‌سابقه در کشاورزی آذربایجان غربی و سکوت مسئولان!

رکود بی‌سابقه در کشاورزی آذربایجان غربی و سکوت مسئولان!

آذربایجان غربی یکی از قطب‌های تولید محصولات کشاورزی، به ویژه انگور وسیب محسوب می‌شود و چندین سال است که این محصولات در این منطقه کشت می‌شود و شاید به جرأت بتوان گفت که پیشینیان همه ما کشاورز بوده‌اند و این شغل در خطه ما سابقه‌ای بس طولانی دارد، اما آنچه که امروزه از این قطب مانده است سرما و کسادی بازار می‌باشد.

روزی کشاورزی جزو صنف‌های پر درآمد محسوب می‌شدو چندین نفر را صاحب شغل می‌کرد، چندین خانواده سفره‌هایشان از نان کشاورزی پر می‌شد، امروز خود در دریایی از مشکلات گرفتار هستند، کشاورز امروزی دیگر توان تهیه مایحتاج منزل خود را ندارد چه برسد به ایجاد اشتغال.

رکود بی سابقه و نبود کسب وکار باعث شده است که هر محصولی که کاشته می‌شود در زمان برداشت روی دست کشاورز باقی بماند قیمت‌های بسیار پایین خرید گاهی حتی جوابگوی مخارج کاشت، داشت و برداشت نیست چه برسد به اینکه بخواهدچرخ زندگی خانواده‌ای را بچرخاند.

کشاورزی که چندین ماه زحمت می‌کشد تا محصولی را پرورش دهد در زمان فروش به قدری مأیوس می‌شود که ترجیح می‌دهد محصولات خود را در آب رها کند تا آن که به دست دلالان و واسته‌ها بسپارد، هرچند که به علت احتیاجات زارع مجبور می‌شود که محصولات را به قیمت درخواستی دلالان واگزار کند سپس دلالان در زمان عرضه به خریداران قیمت‌ها را آنچنان بالا می‌برند که  سود اصلی و در حقیقت بهره تلاش چندین ماهه کشاورزان را اینان برداشت می‌کنند.

اگرچه اخیرا قیمت‌های موجود در بازار هم به اندازه‌ای پایین است که ناخودآگاه این تفکر را به ذهن متبادر می‌کند که کشاورز به چه قیمتی محصول خود را فروخته است که به قیمت کنونی عرضه می‌شود؟ این قیمت‌ها به حدی پایین می‌باشد که جوابگوی قسمتی از هزینه‌های زارع هم نمی‌شود؛ خصوصا کمبود آب در این مناطق که مزید بر علت است.

در این بین نباید قیمت بالای ابزارآلات کشاورزی و سموم را ازیاد برد، به آسانی می‌شود نتیجه گرفت که این شغل قابل اتکا نمی‌باشد؛ فردی که چندین سال زحمت می‌کشد و درخت سیبی را به بار می‌نشاند در انتها به علت پایین بودن قیمت‌ها و در دسترس نبودن صنایع تبدیلی و گاهی نبودن بازار فروش مجبور می‌شود همه درختان را علی رغم میلی باطنی‌ به تبر و اره بسپارد یا زمین خود را به بهایی اندک بفروشد و ترک دیار کند تا رو به شهرنشینی و مشاغل کاذب بیاورد.

با اوضاع واحوالات موجود در میادین میوه و تره بار خیلی به طول نمی‌انجامد که ایران به قطب واردکننده محصولات کشاورزی تبدیل شود،گرچه با مدیریت درست و جهادی می‌توان مانع مهاجرت روستاییان به شهر و توسعه کشاورزی شد و با بازکردن درب‌های اقتصاد و توسعه صادرات این اوضاع را تا حدودی می‌شود سامان بخشید.

به قلم؛ فروغ حقگو