نکته ای درباره نوحه ترکی

به نقل از ندای ارومیه، بین مداحان آذربایجانی عرفی هست که مصیبت عریان ذکر نکنند، نوعی قانون است و اگر کسی عدول کند، فشار هنجاری سنگینی ایجاد می شود که دکانش دو سه سال بیشتر دوام نیارد. توجیهشان هم این است که اهل بیت حرمت دارند و ذکر مصیبت باید توام با رعایت ادب باشد. از همین است که نوحه ترکی پر است از تصویر سازی‌های نمادین؛

« یوم عاشورادی یا روز قیامت دور بوگون
 یا قیامت عرصه‌سیندن بیر علامت دور بوگون …»
« عالـم باطنده اینـدی کربلا قان آغلیور
خنجر قاتل باخیر مقتوله هر آن آغلیور…»
شعرهای ساده‌ای که هرسال تکرار می‌شوند بی آنکه کهنه شوند، مصرع نخستش مجلس را منفجر میکند؛ مثل چشمه؛ اشک مردم جاریست…
«بو مشکه دَیَن أوخ منی مایوس اِئلَدی چؤخ
 ای کاش دَیِیدی گؤزومه مشکه دَیَن أوخ …»
سلیم مؤذن زاده، در قطعه بی نظیر «زینب زینب»؛ فضایی پر از نماد و نشانه خلق کرده؛ مثلا میگوید:
« قارداش باشینین قانی، زلفونده حنا زینب»
این یکی را میخواهم به فارسی ترجمه کنم:
«ای خون برادر بر، زلف تو حنا زینب».
در یک مصرع ببینید چه تصویر زیبایی ترسیم کرده؛ خدا رحمتش کند که نوحه‌های ماندگاری برای ما گذاشت و رفت. مرثیه ترکی، بسیار غنی است؛ پر از نماد و نشانه، چنانچه از ادبیات و شعر انتظار می‌رود.
با این فضای نمادین، مداحان آذربایجانی، انتقادهایی هم به برخی مداحان متاخر تهرانی دارند که جزئیات بریدن سر امام حسین را، شکافتن حنجره و پاشیدن خون و چه و چه را تعریف می‌کنند و اصرار دارند در مجلس حمام خون به راه افتد؛ نمونه‌هایش را با یک سرچ ساده می توانید ببینید!
آنها کارکرد نماد و نشانه را به خوبی شناخته‌اند و اجازه نمی دهند گیرنده های حسی مخاطب، به فاجعه عادت کند و سال به سال آستانه ی تحریکش بالا رود؛ تا روزی نرسد که به هیچ پیامی جز تجربه عینی فاجعه، نتوان او را تحریک کرد!
*محسن هادی