آتش به اختیار بودن فرمان تازه ای نیست
ندای ارومیه – آنها که اهل اقدام و عمل به تکلیفاند، سالهاست که آگاهانه و بیتوجه به فراز و فرود ساختارها کارشان را میکنند.
اساساً چنین قاعدهای را در درسهای نخستینِ انقلابْ آموختهاند. اینها هیچگاه اقدامِ مقدور و مقدر خود را در عرصههای متنوعِ نیاز جامعه، مشروط به اشاره و اجازهی ساختارها نکردهاند.
همواره با درکی روشن از اولویتها، بیاعتنا به آمد و شدِ دولتها یا وجود و عدمِ پول و پَله، در اندیشهی پیش بردن آرمانهای انقلاب بودهاند.
بهانهجو و غُرغُرو نبودهاند. دلسرد نشدهاند. اگر راهی مسدود شد، در جستجوی راهی دیگر رفتهاند.
هیچگاه نگفتهاند چون قرارگاهها و سازمانهای اصلی، راکد و معلق و تعطیلاند، پس تکلیف از ما ساقط است؛ اتفاقاً آنوقت بار بیشتری بر دوش کشیدهاند.
خلاصه؛ آنها که ذوق کردهاند از آتش به اختیارِ رهبری، اگر تا امروز دست روی دست گذاشته بودند تا از پشت بلندگو فرمان بشنوند، قطعاً جزو همان دستهای هستند که باید در قبال رکود و قعود و بطالت و تنبلی پاسخگو باشند.
این فرمان، تازه نیست. همان سال ۵۷ و حتی پیش از آن صادر شده بود.
و بسیاری قلهها با همین فرمول فتح شد. اگر تا حالا نمیدانستیم، لابد دچار اختلال در تشخیص بودیم.
*روح الله رشیدی