تجربیات مثبت اقتصاد دانش بنیان در دیگر کشورها

تجربیات مثبت اقتصاد دانش بنیان در دیگر کشورها

یکی از مشکلاتی که بر سر راه محققین دانشگاهی کشور وجود دارد، عدم تناسب بین موضوعات پروژه های مقطع دکترا، با نیازهای واقعی جامعه و صنعت کشور است. این مسئله نه تنها منجر به هدر رفتن منابع مالی و نیروهای تحقیقاتی میشود، بلکه محروم شدن فعالین عرصه ی فن آوری از نتایج تحقیقات علمی روزآمد را در پی دارد. در ادامه گفتگوی ما را با رضا میرنظیری پیرامون تجربه وی در تحقیقات علمی مقطع دکترا  در خارج از کشور را ملاحظه میکنید.
·         لطفاً در ابتدا معرفی کوتاهی از خود و سابقه تحصیلی تان داشته باشید
من سید رضا میر نظیری هستم دانشجوی دکترای فیزیک از دانشگاه صنعتی سیدنی. تحصیلات دانشگاهیم  را در سال ۸۳ در رشته مهندسی برق در دانشگاه تبریز آغاز کردم و در ادامه در سال ۸۷ در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مخابرات میدان در دانشگاه خواجه نصیر پذیرفته شدم و پس از انمام این دوره،  تحصیلات خود را مقطع دکترا در  پی گرفتم و اکنون رساله ی دکترای بنده در حال ارزیابی است.
·         در مورد نحوه جذب خود در مقطع دکترا در دانشگاه صنعتی سیدنی توضیح بفرمایید.
 به طور معمول پذیرش در دانشگاه خارجی از طریق سایت دانشگاه ها در مواقع خاصی از سال مکان پذیر است.  همچنین ارتباط گیری اولیه با استاد هم میتواند نقش مهمی در پذیرش دانشجو داشته باشد .
بنده از طریق مکاتبه با استاد دانشگاه سیدنی تمایل خود را برای ادامه تحصیل در آن دانشگاه اعلام کردم و ایشان از طرق  مختلف سعی در بررسی صلاحیت علمی و اخلاقی بنده کرد. از جمله از طریق بررسی  ریز نمرات من در مقطع کارشناسی ارشد، بررسی مقالاتی که به چاپ رسانده بودم و همچنین تحقیقات جانبی از دانشجویان ایرانی عضو تیم خود پیرامون رزومه ارسالی بنده، سعی کرد نسبت به تواناییم نسبت به انجام پروژه های مد نظر اطمینان حاصل کند. این فرآیند هفتهها به طول انجامید.
تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور بدون اخذ بورسیه و با هزینه شخصی، نیازمند داشتن سابقه علمی درخشانی نیست و با داشتن کارنامه علمی متوسط و حتی ضعیف میتوان در بسیاری از دانشگاه ها ادامه تحصیل داد. این موضوع در مورد بسیاری از دانشگاه های طراز اول دنیا نیز دیده میشود. رقابت اصلی دانشجویان خارجی عمدتا بر سر دریافت بورسیه های تحصیلی است  که هزینههای زندگی و تحصیلی آنها را تامین کند.
·         فرآیند تعریف پروژه شما در دوره ی دکترا به چه شکلی بود ؟
 دولت استرالیا از سالها پیش پیرامون یک موضوع جذاب علمی بودجه ای را تصویب کرده بود که با تقسیم این بودجه برای موضوعات تحقیقاتی جزئیتر امکان جذب دانشجو برای اساتید دانشگاه های مختلف که هسته  تیم های تحقیقاتی را تشکیل میدادند فراهم شده بود. بنده یکی از دانشجویانی بودم که در راستای پیشبرد اهداف کلی این پروژه جذب شدم.  تیم تحقیقاتی ما به صورت کلی  در حوزه مذکور فعالیت میکرد و کلیت پروژه از قبل مشخص بود اما جزئیات آن را من مشخص کردم.
·         آیا این یک روال جاری است که قبل از پذیرش دانشجو موضوع پروژه دکترا مشخص شده باشد یا امکان دارد دانشجو زمینه دلخواه خود را شخصا انتخاب کند؟
مسئله تا حد زیادی وابسته به  بورسیه بودن یا نبودن دانشجو است. اگر او به دنبال جذب بورسیه برای پوشش دادن هزینه های خود باشد طبیعتا آزادی عمل کافی برای انتخاب کلیات پروژه را نخواهد داشت و فقط می تواند در جزئیات اعمال نظر کند. اما دانشجویانی که هزینه های دوران تحصیل را خودشان می پردازند، میتوانند با صلاحدید استاد راهنما و متناسب با سابقه کاری وی، موضوعی را انتخاب نمایند. طبیعتاً تقاضا برای این شیوه ی تحصیل به دلیل تحمیل هزینه های مالی کمتر است. بنابراین به صورت کلی می توان گفت که  کلیت  پروژه های دانشجوی دوره دکترا مشخص است و آنها تنها میتوانند زیر شاخه متناسب با  علاقه خود را  انتخاب کنند
·         نهادهایی که بودجه ها و خطوط کلی فرایند های تحقیقاتی را در دانشگاهها فراهم می کنند بیشتر وابسته به چه مراکزی هستند؟
تامین مالی پروژه به طور کلی از مسیرهای مختلفی انجام می شود. برخی از منابع آنها خارجی هستند به عنوان مثال بنده شخصا مشاهده کردم که برخی پروژه ها  به سفارش سازمان های نظامی آمریکا و با هزینه ی آن ها در دانشگاه های استرالیا انجام میشدند.  علاوه بر این برخی نهادهای صنعتی نیازهای خود را در قالب پروژه های تحقیقاتی به دانشگاهها میسپردند. شیوه دیگر تامین مالی پروژه ها در راستای اهداف فن آورانه شرکتهای چند ملیتی است که نیاز خود را از طریق شبکه ای از دانشگاه های کشورهای مختلف مرتفع می کنند. به این صورت که پروژه کلی را بین دانشگاه های مختلف تقسیم می کنند.
 اما در کشور استرالیا وجه غالب پروژه های  مقطع دکترا با حمایت های مالی دولت این کشور به انجام می رسد. به عنوان مثال میتوان به انجمن تحقیقاتی استرالیا (ARC)  اشاره کرد.  این مجموعه تحت حمایت دولت و با هدف بهبود کیفیت تحقیقات و کشف فرصت ها و زمینه های تحقیقاتی نوظهور به سرمایه گذاری بر روی  تحقیقات دانشگاهی اقدام کرده و دستاوردهای آن را مورد ارزیابی قرار می دهد. این سازمان سالانه در حدود ۸۰۰ میلیون دلار برای این منظور اختصاص داده و به طور عمده آن را بین دو گروه تقسیم میکند. گروه نخست تیم های تحقیقاتی کوچک هستند که به صورت مجزا از دانشگاه ها فعالیت علمی می کنند ، گروه دوم  صاحبان فعالیتهای تحقیقاتی هستند که منجر به  برقراری ارتباط  بین دانشگاه و صنعت می شودهمچنین تعدادی مراکز تحقیقات تایید شده هستند که تعریف پروپوزال پروژه ها  بر عهده آنها است.
علاوه بر این میتوان به سازمان اجتماعی تحقیقات علمی و صنعتی استرالیا (CSIRO  اشاره کرد.این سازمان زیر نظر دولت استرالیا فعالیت می کند و  یکی از اهداف آن  تسهیل بکارگیری نتایج حاصل از تحقیقات علمی و کمک به صنایع استرالیا است. به  شخصه شاهد بودم که ایمیلهایی از این سازمان ها برای دانشجویان فرستاده می شد و آنها را برای انجام پروژه های تعریف شده و استفاده از بورسیه های موجود ترغیب میکرد.
 بنابراین پروژه هایی که نیاز بالفعل کشور استرالیا هستند  نسبت به سایر پروژه ها که در لبه علم قرار دارند، چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ تبلیغاتی در رسانه ها و کنفرانس های علمی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند.
·         در مورد نحوه تعامل با استاد راهنما توضیح بفرمایید و اینکه ایشان چه میزان با شما  در طی مراحل انجام پروژه همراهی میکردند؟
 دکترای بنده پژوهش محور بود و سه استاد راهنما داشتم.  دو نفر از آنها استاد صنعتی و نفر دیگر استاد اصلی بود که در دانشگاه محل تحصیل حضور داشت و ارتباط زیادی با ایشان داشتمهمچنین با یک استاد راهنمای جانبی که مشغول به تحصیل در مقطع پسا دکترا بود در ارتباط بودم و هر هفته با این اساتید جلسه داشتیمهمچنین هر دو هفته یکبار با اعضای تیم تحقیقات اصلی در دانشگاه های مختلف جلسه داشتیم. در این جلسات اعضای تیم گزارشی از پیشرفت فعالیت هایشان ارائه داده و با سایر اعضا در زمینه های کاری به بحث و تبادل نظر می پرداختند. در صورتی که یکی از اعضای تیم پیشرفت خوبی نداشت مورد بازخواست قرار می گرفت.
·         ارزیابی نهایی پروژه شما به چه شکل بود و ارائه مقاله  چه نقشی در آن ایفا‌ میکرد؟
این مسئله در دانشگاه های مختلف تا حدودی متفاوت است ولی به صورت کلی ارزیابی در سه فاز صورت میگیرد. فاز اول بررسی کارهای علمی که در گذشته در موضوع مربوطه صورت گرفته و بیان اهداف  ما از انجام پروژه. فاز دوم پایش استاد راهنما و تایید مستمر بودن و رضایتبخش بودن تحقیقات دانشجو. معمولا در طی سمیناری در سال دوم گزارش فعالیت های صورت گرفته ارائه می شود. و در نهایت پس از اتمام فرآیند انجام پروژه در سمینار نهایی، به تشریح دستاوردهای آن پرداخته رساله دکترا تحویل داده می شود.
از جمله موارد حائز اهمیت در ارزیابی، میتوان به رعایت اخلاق حرفه ای و امانت داری در استفاده از دستاوردهای علمی دیگران، افزایش مهارت های تحقیقاتی ،  تعامل با سایر محققین ، نحوه زمان بندی پروژه،  یادگیری نرم افزارها و ابزارهای جدید در راستای انجام پروژه و سایر موارد نشاندهنده پیشرفت در مسیر علمی انجام پروژه اشاره کرد.
 در مورد مقالات علمی باید عرض کنم که اگرچه ارائه آنها از اهمیت زیادی برای اساتید برخوردار است، هیچگاه حاضر نیستند کیفیت را فدای کمیت کرده و مقالات ضعیف به چاپ برساند، زیرا این امر به اعتبار علمی ایشان خدشه وارد میکند. ارائه مقاله علمی به عنوان یک الزام برای پایانه دوره دکترا مطرح نیست اما در صورت نداشتن مقاله کافی، اساتید در هنگام ارزیابی نهایی حساسیت بیشتری در بررسی رساله دکترا به خرج می دهند.
·         آیا بودجه ای که دانشگاه به دانشجویان دوره دکترا اختصاص میدهد جوابگوی نیازهای آنها هست؟
دانشجویانی که از بورسیه کامل برخوردار هستند به دلیل اینکه هزینههای جاری و شهریه دانشگاه به آنها پرداخت می شود نیازی به داشتن کار جانبی نمیبینند. میزان بورسیه کامل ۳۰ هزار دلار در سال است که حتی می توان هزینههای زندگی خانوادگی دانشجو را هم در سطح قابل قبولی  پوشش دهد. در مقابل، دانشجویانی که از بورسیه استفاده نمی کنند یا بورسیه آنها ناقص است غالباً برای امرار معاش نیازمند کار جانبی هستند.
·         تا چه اندازه تجربیاتی را که در دوره تحصیل خارج از کشور کسب کرده اید، متناسب با نیاز امروز جامعه می بینید؟
پروژه های دکترا غالباً به جزئیات یک موضوع علمی خاص میپردازند. شاید امکان  استفاده مستقیم از نتایج تحقیقات فراهم نباشد اما دستاوردهای جانبی دیگری در خلال این دوره حاصل میشود که میتواند در آینده ی شغلی مورد استفاده قرار بگیرد. مواردی مانند تجربه انجام تحقیق به صورت مستقیم، مدیریت پروژه و تجربه کار تیمی میتواند در فضای کاری فرد و پروژه ها،  بسیار مورد استفاده قرار گرفته و مثمر ثمر باشد.
·         در پایان اگر نکته خاصی باقیمانده لطفاً اشاره بفرمایید.
فکر می کنم خالی از لطف نیست اگر به آمارهایی از یکی از مجلات اقتصادی استرالیا اشاه کنم که در آن به نقشه فارغ التحصیلان دانشگاهی در اقتصاد استرالیا اشاره می کند . به گفته این نشریه، در ازای ورود هر هزار دانشجوی فارغ التحصیل دانشگاهی به  بازار کار، ۱۲۰ فرصت شغلی جدید برای افراد بدون مدارک دانشگاهی ایجاد میشود.
همچنین در بازه زمانی بین سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ میلادی ، مزد کارگران بدون مدرک دانشگاهی در اثر ورود فارغ التحصیلان دانشگاهی به بازار کار به میزان ۴۸ میلیارد دلار افزایش پیدا کرد. این آمارها از اهمیت بالای فارغ التحصیلان دانشگاهی در اقتصاد استرالیا خبر می دهد. در صورتی که ما نیز نگاه خود را نسبت به نقش محوری دانش در رشد اقتصادی کشور اصلاح کنیم، قادر خواهیم بود، کیفیت زندگی شهروندان را از این مسیر ارتقا ببخشیم.
*گروه اقتصادی برهان، مصاحبه‌گر: سینا واسعی/انتهای متن/