آیا ژست ضدآمریکایی اردوغان، او را از صحنه سیاسی ترکیه حذف خواهد کرد؟

آیا ژست ضدآمریکایی اردوغان، او را از صحنه سیاسی ترکیه حذف خواهد کرد؟

به گزارش ندای ارومیه، به نقل از ائل پرس، رجب طیب اردوغان در حالی امروز سخنان آتشین ضدآمریکایی و ضد امپریالیستی بیان می‌کند که انگار یادش رفته است که خود و حزبش یک پروژه آمریکایی برای ترکیه و منطقه بودند به‌طوری‌که حزب عدالت و توسعه پس از کودتای نرم ۲۸ فوریه ۱۹۹۷ با حمایت بزرگ آمریکا تأسیس شد و در سال ۲۰۰۲ به قدرت رسید. نجم‌الدین اربکان و حزب رفاه در حالی به خاطر تفکرات ضدآمریکایی و ضد امپریالیستی توسط نظامیان ترکیه سرکوب و از سیاست دور شدند، آمریکا حزب عدالت و توسعه را توسط چهار نفر از نزدیکان اربکان تأسیس کرد. حزبی که توسط رجب طیب اردوغان، عبدالله گل، بولنت آرینچ و عبداللطیف شنر تشکیل شد و به اسم «اسلام معتدل» اما با مدل «اسلام آمریکایی» و بر پایه‌های نئوامپریالیسم و نئولیبرالیسم به قدرت رسید.

وظیفه‌ای که آمریکا بر عهده حزب عدالت و توسعه گذاشته بود این بود که با هویت اسلام معتدل آمریکایی، ترکیه را به عنوان رقیب انقلاب اسلامی ایران و الگوی تمام کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی تبدیل کند تا رژیم‌های غرب‌گرا و وابسته به آمریکا به اسم رژیم‌های دموکراتیک به قدرت برسند. بهار به اصطلاح عربی که به زمستان عربی تبدیل شد بر پایه این مدل آغاز شد. اما نتیجه‌ای که حاصل شد، این بود که منطقه به دریای خون تبدیل شد، سوریه توسط تروریست‌ها ویران شد، لیبی دچار جنگ داخلی است، در مصر حکومت دیکتاتور نظامی به وجود آمد و کل منطقه با بی‌ثباتی و جنگ روبه‌رو شده است.

پس از شروع جنگ داخلی و بحران در سوریه، اختلافات ترکیه و آمریکا آغاز شد. تحولات سوریه نشان داد که آمریکا به‌جای همکاری با اردوغان و دولتش، شروع به سازمان‌دهی شبه‌نظامیان کُرد در شمال سوریه می‌کرد تا زمینه را برای تجزیه سوریه و تشکیل دولت کُردی در شمال سوریه فراهم کند و این به معنای دشمنی آشکار آمریکا با متحد منطقه‌ای خود یعنی ترکیه است. پس از آن روابط دولت اردوغان و آمریکا با سرعت به‌سوی بحران پیش رفت به‌طوری‌که آمریکا در ۱۵ جولای ۲۰۱۶ توسط تشکیلات فتح‌الله گولن کودتای نظامی علیه اردوغان راه انداخت که البته با شکست مواجه شد و هم‌اکنون نیز روابط دو کشور در بدترین وضعیت خود قرار دارد.

آمریکا مستقیماً در مقابل اردوغان و دولت ترکیه قرار نمی‌گیرد بلکه از یک‌طرف شبه‌نظامیان کُرد شمال سوریه را علیه ترکیه مسلح می‌کند و با مستشاران نظامی خود به آنان آموزش نظامی می‌دهد و به آن‌ها برای دشمنی با ترکیه جسارت می‌دهد و درواقع نیروی نظامی علیه ترکیه تربیت می‌کند و از طرف دیگر با استفاده از فشار اقتصادی (پاشنه آشیل اردوغان) و پرونده رضا ضراب قصد دارد اردوغان را در انتخابات ۲۰۱۹ ترکیه سرنگون کند، به‌طوری‌که با حمایت انگلیس و اسرائیل، عبدالله گل را به‌عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری در مقابل اردوغان علم کند و اردوغان را به‌عنوان یک عنصر ناکارآمد و فاسد از صحنه انتخابات حذف کند.

آمریکا با لغو صدور ویزا برای شهروندان ترکیه اقتصاد این کشور را دچار خسارت‌های فراوانی کرده است، به‌طوری‌که از زمان اجرای آن، روزانه هفت میلیارد لیر به اقتصاد ترکیه خسارت وارد می‌شود و این تصمیم آمریکا بر کار شرکت‌های خصوصی، سرمایه‌گذاران، دانشجویان و بورس ترکیه نیز اثرات غیرقابل‌انکاری گذاشته است.

در رفراندوم ۱۶ آوریل قانون اساسی ترکیه، اختیاراتی گسترده‌ای به رئیس‌جمهور داده شده است. آمریکا قصد دارد مهره وابسته به خود را به‌عنوان رئیس‌جمهور ترکیه به پیروزی برساند و شکست‌های خود در ترکیه و منطقه را جبران کند. آمریکا در حال انجام ریسک بزرگی است. آمریکا قصد دارد ابتدا اردوغان را از طریق فشار اقتصادی و فساد مالی از صحنه انتخابات ریاست جمهوری حذف کند و سپس عبدالله گل مهره وابسته به خود را در این انتخابات به پیروزی برساند.

اردوغان خطر را به‌خوبی حس کرده و با دست گذاشتن بر روی متین توپاز، به‌عنوان سرشاخه ارتباطی سفارت آمریکا با عناصر داخلی در ترکیه و نیز پیش از آن با دستگیر کردن کشیش آمریکایی که او هم نقشی اصلی در شبکه ارتباطی آمریکا در ترکیه داشت نفرات میدانی آمریکا را از صحنه سیاسی ترکیه حذف کرده است. یا به عبارت دقیق‌تر اردوغان توانسته است نیروهای میدانی آمریکا را تحت استیلای خود درآورد.

دستگیر کردن کشیش آمریکایی به حدی مهم بود که تبدیل به موضوع مذاکره در عالی‌ترین سطح دو کشور شد و اردوغان استرداد او را منوط به دادن گولن به دولت ترکیه کرد که این هم نشان از اهمیت آن فرد دارد.

اردوغان در حال حاضر از موقعیت رهبر خاورمیانه بزرگ بودن خارج شده و به‌عنوان یک رهبر ملی نقش‌آفرینی می‌کند و در افکار عمومی ترکیه و جهان اسلام در حال تبدیل شدن به یک قهرمان ضدآمریکایی است اما این همه ماجرا نیست، از یک‌طرف اردوغان می‌داند که توان ایستادن در مقابل آمریکا را ندارد و از طرف دیگر دوست ندارد از صحنه قدرت سیاسی ترکیه حذف شود. اردوغان بین یک دوگانه گیر افتاده است:

  • ۱) باید با آمریکا همراه باشد و راضی به تشکیل دولت حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در سوریه شود که در این حالت ملت ترکیه او را رها خواهند کرد و در صحنه سیاسی ترکیه شکست خواهد خورد.
  • ۲) در مقابل آمریکا بایستد و بحران اقتصادی و سیاسی آمریکایی را تحمل کند که در این حالت آمریکا او را رها خواهد کرد و باز هم در صحنه سیاسی ترکیه شکست خواهد خورد.

یعنی اردوغان در یک بازی دو سر باخت قرار دارد. اما اردوغان خیلی باهوش‌تر از این صحبت‌هاست. اردوغان گزینه اول را انتخاب خواهد کرد و در میان افکار عمومی ترکیه چنان وانمود خواهد کرد که گزینه دوم را انتخاب کرده است. پس هم حمایت مردم را خواهد داشت هم حمایت آمریکا را!

*حمید قدسی آذر