ساخت سریال شهید باکری یکی از مصادیق بارز حرکت آتش به اختیار است / مسئولین از ساخت این سریال شانه خالی می کنند

ساخت سریال شهید باکری یکی از مصادیق بارز حرکت آتش به اختیار است / مسئولین از ساخت این سریال شانه خالی می کنند

ندای ارومیه – هادی پورافشار: نگاه به گذشته و مرور فراز و نشیب ها و تجارب انبوه تاریخ ۳۸ ساله انقلاب اسلامی، یکی از ضرورت های امروز جامعه ماست و در این میان دهه ۶۰ را می توان از مهمترین برهه های تاریخ معاصر کشور به شمار آورد.

حجم آثار فرهنگی و هنری تولید شده در کشور اما متناسب با حساسیت و اهمیت وقایع آن سال ها نیست و ما با سکوتی سنگین در این عرصه مواجهیم. در گفت و گویی با مصطفی قلی زاده علیار شاعر، نویسنده و روزنامه نگار نام آشنای آذربایجانی به واکاوی و بررسی این موضوع پرداختیم.

 

علی رغم این که دهه ۶۰ یکی از مهمترین برهه های تاریخ معاصر کشور است شاهد سکوت اصحاب هنر بخصوص سینما در رابطه با این وقایع حائز اهمیت هستیم. دلیل این سکوت و بی تفاوتی را در چه چیزی می بینید؟

همچنانکه شما فرمودید دهه ۶۰ به چند لحاظ دارای اهمیت فراوانی است اولا دهه اول انقلاب و پی ریزی شالوده محکم نظام اسلامی و دهه دفاع مقدس مردمی ایران به رهبری امام خمینی است. مردم ایران در این دهه با فداکاری تاریخی خود حماسه های بزرگی آفرید و نظام جمهوری اسلامی را به عنوان نخستین نظام محبوب و مردمی در تاریخ ایران هم ثبت کرد و هم پایه هایش را با مقاومت و ایثار و شهادت در جنگ و جبهه های مختلف،  مستحکم تر ساخت.

در عین حماسی و افتخارآمیز بودن دهه شصت در تاریخ معاصر ایران، این دهه به تعبیر مقام معظم رهبری، “دهه مظلوم” است. مظلومیت دهه ۶۰ هم به دو لحاظ است: اولا به لحاظ ظلم و جور دشمنان مردم ایران به سرکردگی شیطان بزرگ آمریکا در همان دهه؛ که ما به چشم خود دیدیم چه ظلمها در دهه شصت از سوی دشمنان بر ملت ایران اعمال شد!

دوم – به لحاظ بی توجهی دوستان فرهیخته و نخبه و هنرمند و اندیشمند و نویسندگان و شاعران و اهل رسانه و اهل منبر و دانشگاهیان و حوزویان و روشنفکران و دولت مردان و مراکز دولتی و وزارتخانه ها.

علاوه بر بی توجهی، گاه اهل هنر و اندبشه متاسفانه تحت تبلیغات سوء دشمنان در خصوص دهه ۶۰ واقع می شوند مثل تبلیغات دروغین در موضوع اعدامیان منافقین.

از طرف دیگر سبب بی توجهی اهل هنر و فرهنگ نسبت به دهه ۶۰، عدم توجه تریبونهای رسمی و ارزشی و صدا و سیماست.

 

در دهه ۶۰ قریب به ۱۷ هزار ترور در کشور رخ داده و ماجرای هر یک از آنان و کلیت این جنایت های عظیم می تواند سوژه ای برای فیلم سازان، حتی فیلم سازان غیرانقلابی با تهیه آثاری اکشن و پرمخاطب، باشد اما می بینیم سینما همانگونه که عرض شد جز یکی دو فیلم ساخته شده، اعتنایی به آن وقایع نداشته. با توجه به این موضوع به نظر حضرتعالی این گزاره که امروز با “سینمای سانسورچی” مواجه هستیم تا چه اندازه می تواند پذیرفتنی باشد؟

البته که پرداختن به دهه شصت و سوژه های جذاب آن برای نسل امروز می تواند جالب و جذاب و آموزنده باشد و روح وطن دوستی و حماسه را در جامعه احیاء و تقویت کند. اما متاسفانه عدم حمایت و اعمال سکوت از سوی تریبونها و نهادهای رسمی، باعث می شود دهه شصت همچنان در بوته فراموشی و مظلومیت بماند

 

مسعود ده نمکی در اختتامیه یکی از جشنواره های فیلم فجر جمله ای را با واسطه از قول رهبر معظم انقلاب نقل کرد که در عین پر مغزی، مفهومی تلخ و گزنده داشت: «فرهنگ و هنر، خاکریزِ فتح نشده انقلاب است.»

راهکارهای فتح این خاکریز از نظر حضرتعالی چیست؟

البته نمی توان به طور کلی مقوله فرهنگ و هنر خارج از حیطه انقلاب است و احتمالا نظر آقا به صد در صد موضوع باشد یعنی هنوز خاکریزهای فرهنگ و هنر صد در صد به تصرف انقلاب درنیامده است. و گر نه آثار فاخر هنری و فرهنگی هم در این ۳۸ سال گذشته پدید آمده است. ولی از نگاهی دیگر درست است و این خاکریز فتح نشده. چون هنوز اکثریت اهل هنر متاسفانه به صف لشکر انقلاب نپیوسته!

اگر ما بتوانیم لشکری متعهد اهل فرهنگ و هنر داشته باشیم و تربیت کنیم، قطعا خاکریزهای فتح نشده، به راحتی فتح خواهد شد. در این دوران نزدیک به ۴۰ سال متاسفانه اهل فرهنگ و هنر متعهد تربیت نکرده ایم

 

نقش هنرمندان بومی آذربایجان غربی و ارومیه در گردآوری و ثبت وقایع دهه ۶۰ چیست؟

استان آذربایجان غربی در این ۳۸ گذشته جبهه مقاومت بوده و هست و سوژه هایی بکر و جذاب و دل انگیز برای عرصه هنر دارد. اینجا اقوام و پیروان ادیان مختلف ایرانی در کنار هم و تحت لوای سه رنگ ایران زندگی برادرانه دارند و در برابر دشمنان متحدند، در ارومیه مساجد و کلیساها در کنار هم ایستاده اند! برای همین دشمنان سعی دارند اختلافات قومی و مذهبی ایجاد کنند.

همچنین این استان مرزی طولانی نزدیک به هزار کیلو متر با سه کشور خارجی دارد. اینها همه سوژه هایی ناب برای هنر و فرهنگ هستند و می تواند هنر این استان را نه تنها ملی، بلکه جهانی کند.

اما اینکه اهل هنر دستشان از این خوان رنگین نعمت خالی است علل مختلفی دارد که به بعضی اشاره شد ولی به نظر من که سالهاست در این استان با اهل هنر و فرهنگ و رسانه حشر و نشر دارم، مهم تر علت نپرداختن به این موضوعات، عدم توجه مسئولان و نهادهای مربوطه است. شما ببینید بیش از ده سال است که مسئولان ساخت سریال شهید باکری را در دستور کار خود دارند ولی هیچ کاری نشده متاسفانه! هم در دولت های قبلی و هم در این دولت، مسئولان استانی تعلل های بی پایه و عذرهای غیر متعهدانه و جناحی می آورند!

 

همانگونه که مستحضرید اخیرا مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان با ایشان فرمودند “من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار” مصادیق از حرکت آتش به اختیار در حوزه هایی که مورد بحث واقع شد چه چیزی می تواند باشد.

لازمه انقلابی بودن و ماندن و حرکت جهادی کردن این است که در شرایط حاضر، که دستگاههای رسمی و دولتی گاه تعلل می کنند و درگیر قوانین و مقررات دست و پاگیر اداری و آیین نامه ای هستند و احتمالا منافع جناحی را در برخی موارد بر منافع نظام و کشور مقدم می دارند، اهالی متعهد فرهنگ و هنر وارد میدان می شوند و شرایط محیط و اقتضائات زمانی و مکانی را خوب تشخیص می دهند با مراعات منافع کلان نظام و منویات رهبری، به وظیفه ملی و دینی خود عمل می کنند بی آنکه قوانین و مقررات را زیر پا بگذارند و موجب سوءاستفاده دشمن یا ایجاد اختلاف و شکاف در جامعه شوند.

شاید در استان ما یکی از مصادیق بارز این “آتش به اختیار” اقدام انقلابی و جهادی هسته های جهادی و فکری و ولایی، اقدام به ساخت سریال شهید باکری باشد که مسئولان در ده سال گذشته در این مورد مدام به بهانه های مختلف، از انجام آن شانه خالی کرده اند.

این هم گفتنی است نهادهای انقلابی مثل سپاه و سازمان تبلیغات و حوزه هنری انقلاب اسلامی، سازمان بسیج هنرمندان، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در این عرصه بیشتر مسئولیت دارند.

گرچه برخی از آنها مثل حوزه هنری انقلاب اسلامی استان که بستری مناسب است اما در بحران بودجه دست و پا می زند!

انتهای پیام/