میثم مطیعی، در ردیف جریان نورس نسل نو و پیشروی مداحان
ندای ارومیه – معالاسف در سالهای گذشته، به واسطهی عملکرد گروهی از مداحان بددهن، عنوان مداحی سیاسی بد دررفته. این در حالیست که اساساً ما نمیتوانیم از مدح و مرثیهی اهلبیت(ع) سخن بگوییم و ادعا کنیم که غیرسیاسی هستیم؛ چنین مدعایی، یعنی خنثیسازیِ مدح اهلبیت. بویژه که این مدح و مرثیه، در حریم کربلا و سیدالشهدا(ع) باشد.
پس تکلیف ما با مداحیهای هپروتی و مداحانِ تنزهطلب و بهشتخواه روشن است؛ مداحانی که شمر و یزید و عمرسعد و حسین(ع) و عباس(ع) از آنها راضیاند!
میمانَد دستهای از مداحانِ سیاسی اما بیهنر و بددهن، که آنها را هم در زمرهی همان دستهی نخست میدانیم؛ بَل هُم اضلّ!
در این میان اما گروهی اگرچه کمتعداد از مداحانِ سیاسی هم داریم که فهمشان از مقولهی عاشورا و اهل بیت و مدح و مرثیه، به مراتب متعالیتر و متکاملتر و اخلاقیتر از جریانِ متعارفِ مداحانِ بددهنِ بهاصطلاح سیاسیست. محتوای زنده و واکنش بهنگام و مسئولانه در قبال مسائل کشور و جهان اسلام، با ادبیاتی نسبتاً پخته، مشخصهی اصلی این جریانِ نورس و نوپاست.
و میثم مطیعی، در ردیف این نسل نو و پیشروست.
مواجههی حذفی با او، مواجههای ناموجه و متأثر از سیاسیکاریست.
پرتکرارترین دستاویز در واکنشها نسبت به شعرخوانیِ این مداح در روز عید فطر، مبتنی بر مصلحتنشناسی و وحدتشکنیست! وگرنه کدام توهین؟ کدام اهانت؟ کدام بیاخلاقی؟ و طُرفه اینکه دولتیهای نازکنارنجی و دولتیاران و دولتدوستان با بخشی از حزبالله، همداستان هستند و دلشورهی اخلاق گرفتهاند!
با تقویت استدلالهای محافظهکارانه علیه این جریان نوپا، موجبات سیطرهی مداحانِ بیخاصیت از یکسو و مداحانِ بددهنِ بهاصطلاح سیاسی از سوی دیگر نشویم.
*روح الله رشیدی