سرمایه‌دارها، نباید به هیچ مقامی منصوب شوند

سرمایه‌دارها، نباید به هیچ مقامی منصوب شوند

تکاثُر، به معنای زیادداری و زیاده خواهی مال و ثروت و افتخار به آن است. اِتراف (بر وزن اسراف)، به معنای مصرف‌های پر ریخت و پاش، و نامّتعهّدانه، و شاد خواری، و قارونیگری، و بیدردی و لا تعهّدی در مصرف است. و این هر دو، از صفات انسان سلیمُ العقل و معتدلُ الفطره نیست. و در تعالیم اسلام، با آن دو، بسختی مبارزه شده است.

در قرآن کریم، سوره‌ای دربارۀ «تکاثر»، و کوبیدن آن، و مبارزه با آن آمده است. چنانکه آیات فراوانی دربارۀ مبارزه با اِتراف و اسراف رسیده است.

در حدیثی بسیار مهم، که در آن، «جنودُ العقلِ و الجهل» ذکر شده، داشتن و خواستن مال فراوان و تکاثری، از «جنودُ الجهل» شمرده شده است. جنودُ العقل، یعنی: نیروهای فعّال در وجود انسان، که منشأ عقلانی دارند، و فعّالیّت آنها از تأثیر نور عقل و قوّۀ عاقله است در وجود انسان. جُنودُ الجهل، یعنی: نیروهایی فعّال در وجود انسان، که منشأ عقلانی ندارند، بلکه منشأ جهلانی و نفسانی دارند، و از جهالت و جاهلیّت انسان‌ها سرچشمه می‌گیرند.

قرآن کریم می‌فرماید: «الهاکُمُ التکاثُر، حتی زُرتُم المَقابر» ثروت زیاد خواستن و داشتن و نازیدن به آن، شما را از هرگونه تعهُّد پذیری (و مسئولیّت شناسی و دینداری و انسانیّت‌باوری) باز داشت. پیوسته در پی خواستن مال بسیار بودید، تا سر از قبر درآوردید.

تکاثر، در «سورۀ حدید»، آیۀ ۲۰ نیز، بشدّت مورد طرد و نکوهش قرار گرفته است. و اشاره کردیم که در احادیث معتبر نیز چنین است.

اینکه اسلام، با این شدّت، با «تکاثر» مبارزه کرده است -از جمله- برای این است که تکاثر (یعنی خواستن و داشتن و جمع کردن مال بسیار)، یک گناه مرکّب، و یک جنایتمضاعف است، زیرا، که فقر فقیران، و کمبودداری کمبودداران، و نیازمندی نیازمندان، نتیجۀ زیادداری و زیاده‌خواهی سرمایه‌داران است، که در احادیث به آن تصریح شده است، و تجربه نیز مؤیّد آن است.

حضرت علی«ع» می‌فرماید: «إنَّ الله -سبحانَه- فَرَضَ فی أموالِ الأغنیاء، أقواتَ الفُقراء، فما جاعَ فقیرٌ، إلّا بما مَنَعَ غنیٌ؛ و اللهُ تعالی جَدُّه- سائلُهم عن ذلک» خداوند سبحان، روزی فقیران را، در اموال توانگران و سرمایه‌داران قرار داده است، پس هیچ فقیری و نیازمندی گرسنه (و فاقد امکانات زندگی) نمی‌ماند، مگر به این جهت که توانگری حق او را نداده (و خورده) است. و خداوند بزرگ، در روز قیامت، از توانگران بازخواست خواهد کرد!

بنابراین، اگر جامعه‌ای اسلامی باشد، نباید در آن جامعه، از سرمایه‌داری‌های کلان و تکاثری جانبداری شود، و نباید اینگونه متکاثران، مورد احترام جامعه -چه رسد به عالمان- باشند. در احادیث رسیده است که با اینگونه کسان، یعنی متکاثران اترافگر، و اسرافکن، و افزونداران شادخوار، و حیوان زیست (که مانند حیوانات همه چیز را برای خود می‌خواهند)، معاشرت نکنید، که معاشرت با آنان دل را می‌میراند، و وجدان انسانی را تباه می کند!

امام علی(ع) می‌فرماید: «أَنا یَعسوبُ المؤمنین، و المالُ یَعسوبُ الفُجّار» (نهج البلاغه۱۲۳۶٫) من، جلودار مؤمنانم (که در دنبال من می‌آیند…)، و مال، جلودار فاجران و بدعملان است (که در دنبال آن می‌روند، و سر به فرمان آن دارند…)

این آیات ضدّ تکاثر، و این احادیث ضد مال‌اندوزی، همه برای این است که «شرّ امّت»، همه کارۀ امّت نشوند. آری، در جامعۀ دینی (اگر چنین باشد)، و در حاکمیّت دینی (اگر چنین باشد)، نباید سرمایه‌داران و ثروت‌دوستان به هیچ مقامی منصوب شوند. زیرا -چنانکه مکرّر نقل کرده‌ایم- پیامبر اکرم «ص» فرموده‌اند: شرُّ امّتی الأغنیاء ،اغنیاء و توانگران اشرار امّت منند»، و معلوم است که از شرّ امّت امید خیری برای ضعفای اُمّت نیست.

و تجربه نشان داده است، که پاره‌ای از اینگونه کسان، که در مشاغل دولتی وارد شده‌اند، دست به اختلاسهای کلان زده‌اند، یا زمینه را برای اختلاس اموال عمومی، بوسیلۀ دوستانشان و همسودان فراهم کرده‌اند؛ و خون ایتام جامعه را مکیده‌اند!! و به علت ارتباطات قوی با یکدیگر و رشوه‌های کلان و… دستگاههای قضایی مُرده نیز نتوانستند، با آنان مقابله کنند، و حقوق توده‌های محروم و ایتام مظلوم را از حلقوم آنان بیرون کشند.

محمد رضا حکیمی

*. از کتاب «منهای فقر »